خاطراتی که برای همیشه ماندگار است
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۷۵۵۸۴
ایسنا/قم هفته دفاع مقدس برای همه یادگار روزهایی است که مردم میهن اسلامی ما با ایمان و شجاعت، ایثار و از خود گذشتگی توانستند در برابر قدرتهای استکباری جهان بایستند و حماسهای خلق کنند که میتوان گفت تا امروز و برای همیشه بخشی از هویت ما ایرانیان به واسطه آن تعریف میشود.
دفاع مقدس حماسهی ماندگاری است که مادران این سرزمین با صبر و بردباری و از خود گذشتگی خلق کردند، فرزندان خودشان در راه دفاع از میهن فدا کردند و در برابر دشمنان خم به ابرو نیاوردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همزمانی آغاز سال تحصیلی و هفته دفاع مقدس یادآور فرزندان غیوری است که به جای قلم و انجام تکالیف مدرسه تفنگ به دست گرفتند و تکلیف خود را دفاع از ملت و میهن دانستند تا فرزندان ما امروز در سایه امنیت به تحصیل، کار و زندگی بپردازند.
هفته دفاع مقدس فرصتی است تا شناخت بیشتری از زندگی شهدا پیدا کنیم، شهدایی که جانشان را نثار کردند، تا جان دیگران به خطر نیافتد. در همین راستا با حضور در خانه یکی از شهدا با مادرش به گفتوگو پرداختیم.
- ایسنا: خودتان را معرفی کنید؟
ربابه کرمانیان احمدآبادی مادر شهید محمدرضا صداقت هستم.
- ایسنا: از پسرتان برای ما بیشتر بگویید؟
محمدرضا اولین فرزندم بود که شهریور سال ۱۳۴۶ در قم به دنیا آمد؛ وقتی که پسرم را باردار بودم با شوهرم به مشهد رفتیم و همانجا تصمیم گرفتیم که اسم او را محمدرضا بگذاریم.
او ۱۶ مرداد سال ۱۳۶۵ در جبهه غرب(مهران) به شهادت رسید. پسرم دو ماه در پادگان تهران بود و بعد از دوره آموزشی به جبهه غرب اعزام شد.
- ایسنا: اولین باری که پسرتان میخواست به جبهه برود چه احساسی داشتید و با او مخالفت هم کردید؟
همیشه به میگفت که میخواهد به جبهه و خط مقدم برود و بیسیم چی شود، اما وقتی این حرفها را میشنیدم دلم طاقت نمیآورد و با او مخالفت میکردم و میگفتم الان باید درس بخوانی. هر وقت دیپلم گرفتی و به سن سربازی رسیدی به جبهه برو. اما او خیلی اصرار داشت زودتر به جبهه برود.
پسرم که میدانست من و پدرش مخالفیم که او قبل از اتمام تحصیل به جبهه برود، یک روز تصمیم میگیرد به مدرسه نرود و خودش برای رفتن به جبهه اقدام کند و کیف و کتاباش را پیش یکی از آشنایان گذاشته بود و گفته بود اگر تا ظهر نیامدم این را به مادرم تحویل بده و بگو که محمدرضا به جبهه رفته است.
نزدیک ظهر کیف و کتاباش را آوردند. دیگر چارهای نداشتم او را به خدا سپردم؛ اما غروب بود که گفتند محمدرضا برگشته و قبول نکردند که او را به جبهه ببرند اما خجالت میکشد به خانه بیاید. بیرون رفتم و به پسرم گفتم بیا خانه .حالا که اینقدر دوست داری به جبهه بروی ما هم رضایت میدهیم که بروی.
محمدرضا عشق رفتن به جبهه را داشت حتی یکبار برایم تعریف کرد که خواب دیده با یکی از دوستان خود در باغی سرسبز قدم میزنند و بالاخره خواباش تعبیر شد و به شهادت رسید.
- ایسنا: چگونه متوجه شدید که پسرتان شهید شده است؟
در فاصله این دو ماه که محمدرضا در جبهه بود خوابهای بدی میدیدم و مدام صدقه میدادم. همیشه نگاهم به در بود که پاسداری بیاید و خبر شهادت پسرم را برایم بیاورد.
روز قبل از آوردن خبر شهادت پسرم دلم آشوب بود و خودم را با کار خانه سرگرم میکردم. البته متوجه شدم که همسایهها با هم صحبت میکنند و گاهی هم به من اشاره میکردند؛ میدانستم اتفاقی افتاده، اما باور نمیکردم. روز بعد به ما اطلاع دادند که محمدرضا به شهادت رسیده است.
محمدرضا ۱۷ سال و ۵ ماه داشت که خبر شهادتش را برای من آوردند.
- ایسنا: آخرین دیدار با پسرتان را قبل از شهادت به یاد دارید؟
آخرین باری که قبل از شهادت محمدرضا او را دیدم همان زمانی بود که به جبهه غرب اعزام شد؛ او فرصت نکرد که مرخصی بگیرد.
یکی از همرزمان او که اتفاقا همسایه ما بود گفت که او قبل از شهادت تصمیم گرفته بود مرخصی بگیرد اما این فرصت را پیدا نکرد و همان روز مجروح شد.
- ایسنا: از نحوه شهادت پسرتان اطلاع دارید؟
یکی از همکلاسیهایش که با او به جبهه رفته بود برایم تعریف کرد وقتی محمدرضا برای نماز ظهر میرود که وضو بگیرد دشمن تیراندازی میکند یک ترکش به سر و یکی هم به دست پسرم اصابت کرده است. در سه بیمارستان هم بستری میشود، اما نمیتوانند برای او کاری بکنند و پسرم شهید میشود.
- ایسنا: مهم ترین ویژگی اخلاقی شهید را به عنوان یک مادر چه میدانید؟
خیلی مهربان و خوش اخلاق بود.
- ایسنا: از نسل جوان امروز چه انتظاری دارید؟
راه شهدا را با قوت ادامه دهند.
- ایسنا: هنگام دلتنگی برای او چه میکنید؟
در چند سال اولی که پسرم شهید شده بود خیلی خوابش را میدیدم و آرام میشدم اما حالا کمتر خواب پسرم را میبینم.
هر وقت دلتنگ او میشوم در تنهایی خودم گریه میکنم و بر سر مزارش میروم؛ البته حالا کمتر میتوانم به سر مزار بروم و حتما نیاز دارم که یکی از فرزندانم مرا ببرد و کمکم کند.
- ایسنا: میتوانیم وصیتنامه شهید را ببینیم؟
از محمدرضا وصیتنامهای در دست ما نیست؛ بعد از شهادتاش متوجه شدیم که میخواسته نزد یکی از افراد محله وصیتنامه بنویسد اما به او گفته بوده که سن کمی دارد و نیازی به نوشتن وصیتنامه ندارد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: قم هفته دفاع مقدس استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی فرهنگی و هنری استانی شهرستانها استانی سیاسی هفته دفاع مقدس استانی ورزشی استانی علمی و آموزشی استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی فرهنگی و هنری استانی شهرستانها دفاع مقدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۷۵۵۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شخصیتهای ماندگار در دنیای انیمیشنهای نوستالژیک
دهههای 60 و 70 و اوایل دهه 80، دوران طلایی انیمیشن در ایران بود. در آن دوران، تلویزیون ایران انیمیشنهای جذاب و متنوعی را از سراسر جهان پخش میکرد که مورد استقبال طیف گستردهای از مخاطبان قرار میگرفت.
برای مشاهده انیمیشنهای مورد علاقه خود، به تماشاآنلاین سربزنید.
حنا: دختری شجاع در مزرعهدر اعماق جنگلی انبوه، دختری به نام حنا به همراه سگ وفادارش، راستی، زندگی میکرد. حنا با روحی کنجکاو و قلبی شجاع، همواره به دنبال ماجراجویی و کشف ناشناختهها بود.
هر روز، حنا و راستی راهی سفری جدید در دل جنگل میشدند. آنها با موجودات شگفتانگیز و مکانهای مرموز روبرو میشدند و با چالشهای مختلفی دست و پنجه نرم میکردند. اما حنا هرگز تسلیم نمیشد.
با هوش و ذکاوت خود، راهی برای حل هر مشکلی پیدا میکرد و به ما میآموخت که از دنیای اطرافمان نترسیم و با شجاعت به دنبال کشف ناشناختهها باشیم.
حنا دختری الهامبخش بود که به ما یاد میداد با شجاعت، کنجکاوی و ذکاوت میتوان بر هر چالشی غلبه کرد و به رویاهایمان دست یافت.
ملوان زبل و اسفناج معروفشملوان زبل با بازوهای عضلانی و قوطی اسفناج جادوییاش، یکی از محبوبترین شخصیتهای کارتونی نسلهای مختلف بود.
پوپای نمادی از قدرت و شجاعت بود و به ما میآموزد که با تلاش و پشتکار میتوان بر هر مشکلی غلبه کرد. او به ما یاد میدهد که هیچگاه نباید تسلیم شویم و همیشه برای رسیدن به اهدافمان تلاش کنیم.
تام و جری: نبردی بیپایان، رفاقتی ماندگارتام و جری، گربهای شیطون و موشی زیرک، بدون شک یکی از مشهورترین و محبوبترین زوجهای انیمیشن در تاریخ هستند. تعقیب و گریزهای خندهدار و هیجانانگیز این دو شخصیت، نسلهای مختلف را به خود مجذوب کرده است.
اما در پس این نبردهای بیپایان، رفاقتی عمیق و ماندگار نهفته است. تام و جری، فارغ از تفاوتهای ظاهری و شخصیتی، در مواقعی که نیاز به یکدیگر دارند، از یکدیگر حمایت میکنند و درسهای ارزشمندی از دوستی و رفاقت را به ما میآموزند.
میکی موس: سفیر لبخند و شادیمیکی موس، موش نمادین شرکت دیزنی، با گذر بیش از 90 سال از خلقش، همچنان به عنوان یکی از محبوبترین شخصیتهای کارتونی در جهان شناخته میشود. لبخند همیشگی و شخصیت خوشبرخورد او، میکی را به سفیر شادی و خوشبختی در دنیای انیمیشن تبدیل کرده است.
حضور میکی در هر داستانی، شور و نشاط و سرگرمی به همراه میآورد. او به ما یاد میدهد که زندگی را با تمام فراز و نشیبهایش دوست داشته باشیم و از هر لحظه آن لذت ببریم.
دورایمون: گربهای جادویی، دوستی بینظیردورایمون، گربهای رباتی از آینده، با جیبهای جادویی و ابزارهای شگفتانگیزش، به یکی از محبوبترین شخصیتهای کارتونی در آسیا تبدیل شده است. این ربات دوستداشتنی، با سفر در زمان به دنیای انسانها، به دوست و همبازی پسری به نام نوبیتا تبدیل میشود و در کنار او با چالشهای مختلف زندگی روبرو میشود.
دورمان با هوش و ذکاوت خود، نوبیتا را در حل مشکلات یاری میکند و به او درسهای ارزشمندی از زندگی میآموزد. او به ما یاد میدهد که همیشه به دیگران کمک کنیم، در سختیها در کنار آنها باشیم و از قدرت دوستی برای غلبه بر مشکلات استفاده کنیم
سندباد: سفری شگفتانگیز در دل ناشناختههاسندباد، دریانوردی شجاع و ماجراجو، به همراه دوستان وفادارش، راهی سفری پرمخاطره در اعماق دریاها میشود. در این سفر، با موجودات عجیب و غریب، گنجهای پنهان و خطرات غیرقابل تصور روبرو میشود.سندباد با شجاعت و جسارت بینظیر خود، بر تمام چالشها غلبه میکند و به ما میآموزد که از ناشناختهها نترسیم و به دنبال کشف دنیای اطرافمان باشیم.
شاهزاده روم: حماسهای عاشقانه در دل تاریخشاهزاده روم، روایتگر داستانی عاشقانه و غمانگیز از عشق دو جوان به نامهای رومئو و ژولیت است. این انیمیشن با به تصویر کشیدن فراز و نشیبهای عشق این دو شخصیت و موانعی که بر سر راهشان قرار میگیرد، مخاطبان را مجذوب خود میکند.عشق رومئو و ژولیت، عشقی ممنوعه است که از دو خانواده متخاصم نشأت میگیرد. این عشق، با وجود تمام چالشها و سختیها، قوی و پایدار باقی میماند و در نهایت به فاجعهای دردناک منجر میشود.
شاهزاده روم به ما میآموزد که عشق میتواند قدرتی بینظیر و غیرقابل کنترل داشته باشد. این انیمیشن نشان میدهد که عشق، حتی در تاریکترین شرایط نیز میتواند روشنایی و امید به ارمغان بیاورد.
آرزوی فوتبالیست شدن و انیمیشن فوتبالیستفوتبالیست ها، داستان گروهی از پسران را روایت میکرد که به دنبال رسیدن به آرزوی خود برای تبدیل شدن به یک فوتبالیست حرفهای بودند. داستان با صحنههای هیجانانگیز فوتبال و شخصیتهای دوستداشتنی، به یکی از محبوبترین انیمیشنهای ورزشی در ایران تبدیل شد. در این انیمیشن اهمیت تلاش و پشتکار برای دستیابی به هر چیزی که در زندگی میخواهیم سخن میگوید.
پت و متپت و مت، دو برادر بامزه و دست و پا چلفتی، شخصیتهای محبوب انیمیشنهای ایرانی هستند. ماجراجوییهای خندهدار و گاه خطرناک این دو برادر، نسلی از مخاطبان ایرانی را سرگرم کرده است.
در هر قسمت از این انیمیشن که در تماشاآنلاین میتوانید، پت و مت با ایدههای عجیب و غریب خود برای انجام کارهای ساده، دست به کار میشوند، ببینید. اما بیدقتی و دست و پا چلفتی آنها، همیشه دردسرهای بزرگی را به وجود میآورد. با وجود تمام این اتفاقات، پت و مت هرگز تسلیم نمیشوند و با تلاش و پشتکار، سعی میکنند مشکلات را حل کنند.انیمیشنهای پت و مت به ما میآموزند که:با تلاش و پشتکار میتوان بر مشکلات غلبه کرد. از اشتباهات خود درس بگیریم و دوباره تلاش کنیم.خلاق باشیم و از ایدههای جدید نترسیم.به دیگران کمک کنیم و در سختیها در کنار آنها باشیم.
با وجود تمام سختیها، شاد و امیدوار باشیم.شخصیتهای پت و مت با طنز ظریف و شوخیهای بامزه خود، به راحتی میتوانند مخاطبان را در هر سنی جذب کنند. این انیمیشنها نه تنها سرگرمکننده هستند، بلکه درسهای آموزندهای را نیز به مخاطبان خود ارائه میدهند.
این انیمیشنها نه تنها لحظات شاد و سرگرمکنندهای را برای کودکان رقم میزدند، بلکه در بسیاری از موارد، آموزههای اخلاقی و مفاهیم ارزشمندی را نیز به آنها منتقل میکردند.